معراجمعراج، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

چه حس قشنگیه که مادر باشی ...

1391/8/16 14:56
نویسنده : مامانی
278 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم شیطون کوچولوی من خیلی دوستت دارم بعضی وقتها خیلی اذیتم میکنی و منم کمی سرت داد میزنم  ولی خب از ته دلم که نیست وقتی که بزرگ شدی میفهمی این داد و بیدادها و دلواپسیها و بی حوصلگیها برای چیه... ولی امیدوارم تو عزیز دلم هیچ وقته هیچ وقت دلگیر و بی حوصله نباشی دوست دارم توی زندگیت شاده شاد باشی و فقط بخندی و صبور باشی و جلوی هیچ مشکلی قدخم نکنی. معراج  جونم :نمیدونی چقد برام عزیزی وقتی میخاهی از یه پله بالا و پایین بری و دستت رو سمت من دراز میکنی... وقتی میخاهی یه میوه بخوری و به من میگی : پو پو(پوست بگیر) وقتی نمیتونی لباس بپوشی و من کمکت میکنم ... وقتی حتی بینیت کثیفه و به من میگی : مماغ اَیی ... وقتی یه سرازیری یا سربلندی میبینی به من میگی : بَبَل(بغلم کن) ... وقتی میری روی تخت میخابی و منتظری من بیام کنارت... وقتی که خوابی و صورته معصومت رو برومه و ساعتها نگات میکنم تا خوابم ببره ...وقتی دست کوچولوی نرم و نازت رو توی دستام میگیرم ... وقتی چشمهامون به هم خیره میشه ... وقتی سرتو میزاری روی سینه ام... وقتی برات غذا میارم یا کاری میکنم ناخداگاه میگی : مَمون(ممنون)... وقتی دستات کثیف میشه و منتظر من میمونی تا بیام دستاتو بشورم .... وقتی شلوارتو کثیف کردی و معصومانه منو نگاه میکنی ... وقتی مامان دلم میگیره و اشک میریزم و با دستای کوچولوت اشکمو پاک میکنی و میپرسی: گِگه؟(یعنی داری گریه میکنی؟)... وقتی داریم با هم بازی میکنیم و پاهای ظریفتو دراز میکنی که منو لالایی کنی.... آخ آخ که دیگه چی بگم ... باید مادر بود و این احساسهارو فهمید .اینجاست که میگم خدایاشکرت چه احساس قشنگیه مادر بودن چه نعمتی به من دادی خدایا. واینجاست که از خدا میخام که هرکسی این آرزو رو داره براش برآورده کن که حس قشنگه مادر بودن رو همه زنها تجربه کنن

پسر قشنگم : اون موهای قشنگتو دوست دارم  اون صورت کوچولوی ناز و ساده ات رو دوست دارم اون چشمای معصومت رو دوست دارم اون دستای قشنگ و کوچولو و ظریفت رو دوست دارم اون لبای نازدار و زیبایت رو دوست دارم که وقتی حرف میزنی چه قشنگ لبتو تکون میدی اون پاهای عروسکی و استوارت رو دوست دارم

معراج عزیزم چه دورانه خوبیه کودکی و من این دورانت رو دوست دارم کاش میشد هر لحظه ازت فیلم میگرفتم ولی خب ممکن نیست و میخام بگم من عاشقانه تو رو و همه حرکاتت و همه شیطونیهات رو دوست دارم. پسر عزیزم دیوانه وار تورو و بابایی رو زندگیمون رو دوست دارم...        خدایا سپاسگذارم

معراج وقتی عکس عروسی من و بابایی رو میبینه میگه :  بابایی دایا مامایی عَ یو (یعنی باباداماد شده و مامانی عروس)

میگم بابایی کجارفته ؟ میگه : کا (سرکار )  میگم بابا از  کار برامون چی

میاره ؟ میگه : پو(پول)

وقتی یه آهنگ شاد رو میشنوه شروع میکنه اول میگه دَ و بعد خودش میرقصه خیلی هم بامزه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان زهرا
16 آبان 91 16:25
تمام مطالبتون را با تمام وجود حس کردم
بارها و بارها بابت این لحظات خوب از خدا تشکر کردم
لحظات خوبتون پایدار


مرسی عزیزم برای شما هم همینطور.ایشااله که همیشه شادباشید
بابايي
17 آبان 91 7:04
پسرم مردشده مامانيش


مرسی عزیزم ... ولی من چی؟؟؟؟؟؟؟
بابايي
21 آبان 91 10:48
دست شما مامان گل هم بابت زحماتت درد نكنه


خواهش میکنم عزیزم