چهارشنبه سوری
سه شنبه 90.12.22
به خاطر مراسم چهارشنبه سوری اول رفتیم خونه آقاجون معراج(بابای بابامجتبی)ولی با اولین کپسولی که علیرضا(پسر عمه کبری) زد آقامعراج زد زیر گریه.ازاونجایی که شام خونه باباجون (بابای مامان زینب)دعوت بودیم زود رفتیم اونجا ولی اونجاهم گریه می کرد.خلاصه اینکه الان دوساله من چهارشنبه سوری ندارم آخه سال گذشته هم به خاطر دندون درد همش خونه بودم.ولی اشکال نداره ان شااله پسرم صحیح و سالم باشه اینا درست میشه.
راستی امشب برای اولین بار معراج گفت : قاقا
چند روزی هم هست که گل پسرم بای بای یادگرفته
مرواریدای دهن پسرم شده 5 تا. چون دندون نیش سمت راست معراج دراومده
معراج یادت گرفته نانای میکنه بعدش هم میگه: ددد(یعنی دست بزنید)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی