آغوش مادر چیز ارزانی نیست
آغوش مادر چیز ارزانی نیست
بغض ، بخاطر کودکی که مادر رو به یک نقاشی گچی هم قانعه
خشم ، از لجنزاری که مادر این کودک رو بلعیده
کینه ، از آدمایی که داغ نشوندن به دل آدم ها ، تمبر ِ نامه های کثیف شونه
حسرت ، بخاطر داشته هایی که قدر ندونستیم و رفته هایی که شاید ما هم با یک نقاشی گچی بتونیم جای خالیشون رو پُر کنیم
دعا ، برای کودکی که کاش زودتر بزرگ بشه ، مادر بشه ، بمونه ، بمونه برای فرزندی که تشنه آغوش مادره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی