معراجمعراج، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

سلامی دوباره

1392/3/27 10:50
نویسنده : مامانی
250 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلکم سلام شاپرکم به خاطر امتحانام نتونستم به وبت سر بزنم حالاخاطرات رو از روی عکسهات تعریف میکنم ...

چند وقت پیش رفته بودیم آتلیه پروا ، و پروا خانوم  از پسر عکس گرفت که انشاالا وقت کردم میرم برای انتخابشون که برات چاپشون کنم البته عکسهای زیر رو با دوربین خودمون انداختیم

پسر گلم ، ماشاالا شما خیلی با هوشی خیلی مهربونی تو کارای خونه خیلی به مامانی کمک میکنی ، جاروکشیدن،گردگیری کردن و...

چند روز پیش با کمک بابایی و آجرهات خونه ی خیلی قشنگی درست کردی و بعد خودت کنارش خوابیدی و گفتی: مانی جون از من و خونم عکس اِگیر...

مثلا اینکه میگی : منم مثل دخترا بشم باشه مانی اشکال نداره؟

یعنی منظورت اینه که گیره سر بزنم برات.

خودت هم کلی ذوق میکنی

وقتی که میگم پسرم باهوشه باور کنید...

این ماهی رو خودش کشید و من تنها تو چشم گذاری کمکش کردم

یا مثلاشکل زیر رو خودش تشخیص داد که اون حیوون پا نداره و به تنهایی خودش کشید(عکس سمت راست پای راستش)

عکس زیر رو هم خودش فهمید که پسر سمت راستی مو نداره و خودش کشید

و بعدش گفت : بزار موهاش بلند باشه، باشه...

قربون باشه گفتنات برم نازگلم

ولی این ماهی رو خودش به تنهایی کشید

براش چندتا خط کشیدم وکوچک و بزرگی شونو پرسیدم و به درستی جواب دادی

 و بعد گفتی:این کوچیکه نی نی مثه من و بزرگه مثه بابایی...

 خدای من این حرفا چیه میزنی یعنی میخاستم درسته قورتت بدم .

از ندا جون هم ممنونم به خاطر همه راهنمایی هاش.

دوباره کیک و انگشت زدنهای معراج

روز تولد مامانی بابایی زحمت کشید و کیک خرید و یه جشن مختصر سه نفره گرفتیم و شما هم کلی خوش گذرونی کردی

مرسی مجتبی جونم خیلی زحمت کشیدی.معراج جونم ممنونم که برام کلی شعر تولد مبارک رو خوندی.

معراج تازگیا یاد گرفته هر روز میره رو تراس و یک ساعتی با ابزارآلات بازی میکنه...

قربون اون چشای شیطونت برم با نمک مامانی

آخه دیگه چی بگم به این شازده کوچولو ؟؟؟؟

چند روزیه که یاد گرفته چراغ دست شویی رو روشن میکنه ، در رو باز میکنه، و شیر آب رو باز میکنه و دست و صورتش رو میشوره

مامانی باید روزی ده بار روشویی رو بشورم و دستمال بکشم ...ولی اشکال نداره پسره گلم بزرگ شده

بزار کمی از حرف زدنات بگم....

 1 ـ چند روز پیش موزیک ویدئو نیگما رو نگاه میکردیم یه دفعه گفتی : مانی خانومه چه قشنگ میرقصه

2 ـ وقتی که تو جمع بچه ها میری و میبینی که اونا بازی و شیطونی میکنن شما میگی : گرگه اومد فرار کنید بچه ها...

و بعدش میگی : الکی گودم

3 ـ  هر کی از شما میپرسه میخایی چه کاره بشی

 میگی : آقای مهندس بشم

4 ـ میگم هاپو چی کار میکرد؟ جواب میدی : هاپ هاپ اِکُرد

5 ـ داشتم لباسهای مجتبی جونم رو اتو میکردم شما اومدی و

گفتی : مامان لباسای باباییمونسوزونی حواست باشه

خدای من ، نینی من انقد دیگه عقلش میرسه؟؟؟شکرت خدایا

6 ـ بعضی وقتها که با معراج حرف میزنم و متوجه نمیشه با تعجب میپرسه : چی گودی

7 ـ البته جدای همه خوبیهات این روزا حرفهای بد هم یاد گرفتی و خودم در تعجبم که چرا؟؟؟ ولی تنها موقع عصبانیت این حرفها رو میزنی. بی ادب ، خاک توسرت چون این جملات رو خیلی قشنگ و از ته دل به هر کی میزنی بهت میخنده و شما هم حرصت میگیره و بازم تکرار میکنی

8 ـ هر چی که بالا باشه یا اینکه خودت بری جای بلندی بایستی میگی : بالابلندی  قربونت برم که معنی بالا رو هم میفهمی

9 ـ بازی قائم موشک و استپ آزاد و گل یا پوچ رو هم بلدی

10 ـ تازگیا با بابایی کامپیوتر بازی هم میکنی مثلا پرنده خشمگین و میپرسم انگلیسی پرنده خشمگین چی میشه و شما هم میگی : انگی برد

11 ـ چند روزیه که اول میگی : جیش دارم  

و بعد شلوارت رو خودت در میاری و میری جیش میکنی در ضمن خودت رو هم میشوری و دستات رو هم میشوری( و فقط مامانی موقع صابون زدن کمکت میکنم) و خودت روخشک میکنی و شلوارت هم خودت میپوشی    خیلی باحالی

12 ـ تازه یاد گرفتی میگی : بی ببا دیگه دوستم نداری؟؟؟

خلاصه اینکه خیلی زبل و باهوش و ناز شدی مخملکم....

اون باغه گله    باغ گل یاس    دستاش هنره    حرفاش شکره  فکرش عسله    شاه توت تره   ای عزیز دل    ای دوای درد 

عشق من و تو چه کارا که نکرد     اون پسرمنه    وصله تنه   گلبرگ تره   ماه بندره    ای پسرگلم   ماه خوشگلم    آفتاب نخوری    قربونت برم 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)