عکسهایی از تولد
باسلام ، خیلی از دوستام پیام گذاشته بودن که : پس عکسها چیشددد؟؟؟؟؟
با عرض معذرت : بالاخره دوربین به دستم رسید و در زیر مشاهده خواهید کرد.
شب بعد از تولد خاله محدثه ، ما و خانواده خاله زهرا (دوستای مامانی) رو برای شام دعوت کرد . شما افتاده بودی بین دو دختر و چه کار که نمیکردی گاه با باران بازی میکردی و گاه هم با یسنی رو هم میریختین و کلی هم شیطونی و به هم ریخته کردین.
معراج و ژستهایش با تک درخت تنها
این هفته معراج با بابایی به باغمون رفت و در آبیاری به درختها کمک کرد . گفتم پسرم نرو خسته میشی .
گفت : من میخوام باغبون بشم درختهارو آب بدم خسته نمیشم
قربون مغز متفکرت
گفتی : مامان بیا ببین ماشینام رفتن بالای تپه مثل اونایی که تو تلویزیون نشون میده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی