معراجمعراج، تا این لحظه: 13 سال و 30 روز سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

دلتنگی:دلتنگی یعنی فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شود !

اینجـــــا غروبـــــــــــ سنگ تمام میگذارد برای دل تنگـــــــی هایــــم حوصله ام برفی ست با یک عالمه قندیل دلتنگی از گوشه های دلم آویزان آهای کافی ست کمی ها کنی که آب شوم....   چقدر نوازش دست های مهربانت خوب است چقدر نگاه چشمهای مهربانت خوب است و من دلم برای همه چیزهای خوب تنگ میشود …   عجب وفایی داره این دلتنگی ! تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی می گی و می خندی بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت برمیگرده در گوشت میگه : خوبی رفیق ؟ بازم خودمم و خودت !   کاش به جای دلم گلویم تنگ می شد هوا نمی ر...
6 خرداد 1394

معراج به مهدکودک تاتی میرود

 چند وقتی بود که با بابایی تصمیم گرفته بودیم که شما رو به مهد بفرستیم . بعد از کلی تحقیق مهد تاتی رو انتخاب کردیم . و الان شما حدود یک ماهه که میری مهد کودک... پسر گلم انشااله روزی برسه که به تحصیلات عالیه برسی... معراج و کاردستی های مهد آرزو م اینه که همیشه موفق باشی   بهترینم... ...
6 خرداد 1394

سلام بهاری:عزیزم برایم مثل همین “بهار” می مانی...

به مناسبت تعطیلات رجبیه با خاله محدثه (دوسته خوبم )و خانوادش دوروز  تو باغ آقاجون موندیم.شما و یسنی تا تونستین شیطونی و خاک بازی کردین. آغاز نهمین سالگرد ازدواجمان مبارک باشه .... به این مناسبت مجتبای عزیزم تدارک کیک و آقا معراج هم ترتیب شمعها رو داد.. از وقتي با هميم روزها و روزها گذشته چه تلخ چه شيرين معبود را شاكرم كه در تلخيها كنارم بودي و در شاديها را به كامم شيرين تر كردي عزيز لحظه هاي بيقراريم آغاز نهمین سالگرد ازدواجمان مبارك ... ...
6 خرداد 1394

مسافرت به جزیره کیش

یه تولد سه نفره و مختصر و دریایی تور کشتی خیلی خیلی خوب بود کشتی آکواریوم شهر زیر زمینی کاریز میگه : مامان همه ژستها نباید مثل هم باشه که.... معراج به ماهی که ماهیگیر گرفته بود نون میداد تانمیره     ...
19 ارديبهشت 1394

گشت و گذارهای معراج در نوروز 1394

رنگ زدن تخم مرغ آقا معراج تیپ آقا معراج در نوروز 94 آقا معراج در حال نواختن سنتور مامانی دهم فروردین در برج میلاد معراج در باغ و وحش ارم چشم تو چشم شدن با شیر چه مزه ای داره ؟؟؟؟ معراج میگه :مامان من لباس بابایی رو میپوشم هر کی عید دیدنی اومد فکر کنه من بابا مجتبی هستم 13بدر 94درباغ آقاجون سبزه گره زدن   ...
19 ارديبهشت 1394

روزهایی که گذشت

93.10 کاردستی معراج معراج برای اتاقش دوربین نصب کرده(از دستگیره در آویزونه) معراج روز 28فروردین با بابایی رفت شرکت که ببینه ماشین چه جوری درست میشه هفت سین شرکت بابایی       ...
19 ارديبهشت 1394

خدایا کاش فقط یک بار دیگر آغوشش را داشتم

میدونی دلتنگی یعنی چی؟ دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی .. اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت .. ولی چند لحظه بعد ... شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند بچه که بودم دلم به گرفتن گوشه چادر مادرم و رفتن به بیرون خوش بود اکنون بزرگ شده ام مادرم را می خواهم , نه برای گرفتن گوشه چادرش می خواهمش که با گوشه چادرش اشکهایم را پاک کنم. نه اینکه دلم خوش شود که می دانم نمی شود ! شاید آرام بگیرد با بوی خوش چادر مادرم   مادر عزیزم همیشه در قلب منی ...
19 ارديبهشت 1394