چه بنویسم
چه بنویسم از این غمها
دلم خسته ست از این دنیا
از این دنیای وا نفصا
از آوارش که ریخته بر سر ما
چه بنویسم که عمریست در پی غمها روانم
روانم در پی غمها و راه خود نمی دانم
نه از شب می نویسم نه از روزهای تکراری
نه از ماها نه سالهای بیزاری
چه بنویسم از :
مکرر ها مرارتها
شرارتها مصیبتها
از آدمهای دل سنگی
تهی از هر محبتها
از دفتر خاطراتی که
ندارد یک صفحه از قشنگیها
مرا نای نوشتن نیست
چه بنویسم از این غمها
از این عصیان انسانها
به پایان میرسم آخر
در این بن بست طوفانها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی