معراجمعراج، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

وبلاگ شخصي سيد معراج حسيني

بوی ماه مدرسه

  باز می آید صدای مدرسه بانگ شادی هوی و های مدرسه مرغ دل پر می زند از اشتیاق در هوای با صفای مدرسه زنگ تفریح است و خوش پیچیده است عطر بازی در فضای مدرسه بوی مهر و مهربانی میدهد ماه مهر و ابتدای مدرسه از میان خاطرات کودکی می روم تا جای جای مدرسه ناظم مدرسه می گوید : سلام بچه های با وفای مدرسه جایتان در قلب ما ، خوش آمدید پایتان بر چشمهای مدرسه ----------------------------------------------------------------  عشق => سرکاری محبت =>تظاهر مهربونی => مسخرست وفا =>مرده احد و پیمون =>دلخوشی عاطفه=> تموم شده مهر =>مدرسه‌ها باز میشه ---------------------------------------------------------...
30 شهريور 1393

کاردستی آقا معراج

تازگیا برای معراج جونم یه مجله آموزشی گرفتم که یکی از مطالبش ساختن عروسک با قوطی های فلزی نوشابه و آبمیوه بود . معراج خیلی از خودش علاقه نشون میداد که یکی از اونهارو درست کنیم و بالاخره دیشب موفق شدیم البته به کمک بابایی .   معراج عاشق چسب کاریه ...
22 مرداد 1393

همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم

  بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک. التماس دعا   ...
6 مرداد 1393

سلامی دوباره

ای صبا گر بگذری از کوی مهرافشان دوست دوست ما را گو سلامی ، دل همیشه تنگ اوست. شاخه ها دائم عبادت ميكنند خالق خود را اطاعت ميكنند قصه اي زيباست ،مرگ و زندگي فصلها آن را حكايت ميكنند مرگ را هر ساله از جان ميخرند عاشقي ، تا بي نهايت ميكنند در پي هم فصلها در يك صف اند نظم را گويي رعايت ميكنند فصل تابستان هواي چشمه هاست برگها آنجا طهارت ميكنند هر زمستان شاخه ها بي برگ و بار صبر را گويي حكايت ميكنند چون خزان وقت هبوط برگهاست شاخه ها گاهي شكايت ميكنند مهر ،محراب دعا و بندگي است عاشقان، آنجا زيارت ميكنند دلبري زيباست ،بانوي بهار فصلها بر او حسادت ميكنند شاخه ها با گردش چرخ...
1 مرداد 1393

آرامش دلهای پریشان رمضان است

  خدا گوید : تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن! یک قدم با تو، تمام گامهای مانده اش با من استشمام رایحه دل انگیز رمضان، گوارای وجودتان؛ التماس دعا   رمضان است و من محتاج دعايم,زعمق دل دعايي كن برايم,اگر امشب به معشوقت رسيدي,خدارا درميان اشك ديدي,كمي هم نزد او يادي زما كن.كمي هم جاي ما او را صداكن,بگو يارب فلاني روسياهست,دو دستش خالي و غرق گناه است,بگو يا رب تويي درياي جوشان,در اين شب رحمتت بر وي بنوشان،التماس دعا ...
7 تير 1393

ماه شعبان ! اينجا کوير است ، تشنه ايم ، تشنه خدا ، پس ببار ،

ماه رجب خداحافظ ، و سلام ماه شعبان ، سلام بر مواليد بي نظير تو ،سلام بر مهدي ، سلام بر حسين ،سلام بر زينت عبادت کنندگان و سلام بر عباس . سرآغاز تو ابالفضل است ، باب ورود به حريم حسين ، و نهضتي که به دست فرزندش ادامه يافت ، تا به دست مهدي رسيد !! کليد غفران ماه رمضان تويي ، و پله کان عروج در مهماني الهي . سلام بر اسرار تو که سر الاسرار عالم است . مناجات امير مؤمنان را در شبهاي تو شنيده ام ، از راز و نياز علي در شبهايت بزرگي تو را فهميدم ، علي خدا را به تو قسم ميداد ، کسي که همه عالم در شب قدر خدا را به او قسم ميدهند . الهي بعليٍ !! بالهاي مهربانيت را براي من بگشا ، بگذار زير پرو بال تو آرام ب...
20 خرداد 1393

معراج به تئاتر میرود

  یکی دو بار که حرف از سینما و تئاتر بود شما نازگلم میگفتی : سینما کجاست ؟ تئاتر چیه؟ از اونجایی که طاقت سینما رفتن رو نداری ، پس با هم رفتیم تئاتر . خیلی خوب بود خیلی بهت خوش گذشت ، خیلی خوشت اومد   نیمی از خرید تابستانی معراج   معراج عاشق باغ رفتن و  ماسه بازی کردنه   چند روز پیش دوست بابایی عمو سعید و خانومش از اصفهان آمده بودند منزل ما و ما یکی از اون روزها برای تفریح بیرون رفتیم و شما هم کلی آب بازی کردی و عکس انداختی گفتی : مامان این درخته گناه داره بریم تو رودخونه اِکاریمش(بکاریمش) اینم ژستهای ماندگار شما ...
6 خرداد 1393